پیتر دراکر در زمینه بازاریابی و مصرف کننده پروری چنین می گوید

بازاریابی یا فروش ؟؟ مساله این است...

این که پس از سال های طولانی بازاریابی ، مصرف کننده پروری توانسته به یک حرکت عمومی قوی تبدیل شود ، ثابت می کند که بازاریابی در عمل به عنوان شیوه دنبال نشده است .

با نگاهی به تولیدات خودرو سازان پی می بریم که مصرف کننده بار آمده ایم و خبری از بازاریابی نیست

علی رغم تاکید بر مقوله بازاریابی و رویکردهایی که در این زمینه وجود دارد ،در بسیاری از سازمان ها و شرکت های بزرگ، بازاریابی در حد حرف باقی مانده است و خبری از بازاریابی نیست !! و واقعیت تنها فروش است و بس و متاسفانه خیلی ها هنوز تفاوت فروش و بازاریابی و هدف بازاریابی را درک نمی کنند

مصرف کننده پروری این واقعیت را نشان می دهد، زیرا مشتری گرایی همان چیزی را از تجارت طلب می کند که ما به آن بازار می گوییم . بنابر اندیشه مصرف زدگی تجارت با نیازها، واقعیت ها ، و ارزش های مشتری شروع می شود ، البته اقتصاد را هم باید در نظر گرفت ، متاسفانه وقتی بازارها تک قطبی باشند و اقتصاد انحصاری باشد ،نیازهای مشتری مجازی می شود و از واقعیت وجودی مشتری گرایی فاصله می گیرد و مشتری مجبور است که خواسته خود را از بازار پایین بیاورد و آنچه را که قیمت کمتری دارد بپذیرد !!

بازاریابی اقتضا می کند فعالیت تجاری هدف خود برآوردن نیازهای مشتری قرار دهد و کمک به مشتری را پاداش خود بداند

این که پس از سال های طولانی بازاریابی، مصرف کننده پروری توانسته به یک حرکت عمومی قوی تبدیل شود ، ثابت می کند که بازاریابی در عمل به عنوان شیوه دنبال نشده است .

مصرف کننده پروری ننگ بازار است.

در حقیقت فروش و بازاریابی بیش از آن که مترادف یا مکمل هم باشند در تضاد با هم هستند

می توان فرض کرد که همیشه نیاز به مقداری فروش وجود دارد . اما هدف بازاریابی رساندن فروش به بیش از حد نیاز است . هدف بازاریابی این است که مشتری را چنان خوب بشناسد و درک کند که محصول یا خدمت مورد نیاز او را برآورده کند و فروش را تضمین کند .

در بهترین حالت بازاریابی باید به مشتری ای منتهی شود که آماده خرید است .

ممکن است تا این وضعیت راهی طولانی در پیش داشته باشیم و از همه مهم تر دخالت دولت ها در بازار و اقتصادهایی که وابسته منابع اولیه هستند و اغلب دچار بیماری هلندی در اقتصاد هستند ،از رسیدن به این هدف ممانعت می کنند .

به هر صورت مصرف کننده پروری گواه روشنی است بر این که شعار راستین مدیریت تجاری باید همواره این باشد، از فروش به بازاریابی